پیشنهاد ویژه : وبینار آشنایی با مهارت های نرم

نگاهی تکاملی به جنبش‌های برابری‌خواهانه

از جمله کمپین‌های «همسان‌سازی حقوق»

فرانس‌ دی‌وال، نخستی‌شناس نام‌آشنا، در آزمایشی جالب نشان می‌دهد که وقتی به میمون‌های کاپوچین در ازای انجام کاری واحد پاداش‌های نابرابر پرداخت می‌شود، میمونی که ناعادلانه با او برخورد شده اعتراض می‌کند.
وقتی به ازای انجام کاری واحد به دو میمون خیار می‌دهند، هر دو می‌پذیرند. بار دیگر، در ازای انجام همان کار به یکی خیار می‌‌دهند و به دیگری انگور، که البته برای میمون‌های کاپوچین بسیار مقبول‌تر از خیار است. میمونی که خیار را دریافت کرده، و دریافت کردن انگور توسط دیگری را شاهد است، خیار را به سمت آزمایش‌گر پرتاب می‌کند و در اعتراض دست بر زمین می‌کوبد و دیوار قفس را چنگ می‌زند! مسأله‌اش تنها گرسنگی نیست؛ احساس تبعیض و بی‌عدالتی‌ست.
بنابراین آنچه امروزه بنیاد بسیاری از اعتراض‌های اجتماعی را شکل می‌دهد ریشه‌های فطری دارد. یافته‌های روانشناسان کودک مؤید این سخن است. یافته‌های جالبی نشان می‌دهند نوزادان از سن یکسالگی متوجه توزیع ناعادلانه منابع می‌شوند (Schmidt & Somerville 2012) و از سه سالگی در توزیع منابع میان خود و همالان‌شان برابری را لحاظ می‌کنند ( 2008 Olson & Spelke).
اما به مرور که در جوامع رشد می‌کنیم، افرادی که از توزیع نامتناسب منابع منتفع می‌شوند به ما می‌آموزند که این سنخ نابرابری حتی خوب است! می‌گویند انگیزه‌ای است برای تلاش بیشتر!
مدیران ارشدی که گاه صدها برابر کارکنان زیردست خود درآمد دارند نمونه‌های برجسته‌ی این افراد هستند. اما این نگاه منحصر به آنها نیست. در هر سمتی که هستیم خود را با افراد بالاتر از خود مقایسه می‌کنیم و حقوق دریافتی خود را نسبت به آنان ناعادلانه می‌یابیم، اما حق خود می‌دانیم که به نحوی نامتناسب از زیردستانِ اقتصادی، حقوق دریافت کنیم.
اما زمانی تغییر رخ خواهد داد که همزمان با دفاع از حق خود، برای حقوق افرادی که در سلسله مراتب اقتصادی پایین‌تر هستند نیز تلاش کنیم.

 

پاسخگویی واتس‌اپ