فرار از مشکل، تنها شما را از مسیرتان برای تاثیرگذاری دور میکند.
سادهترین و سختترین راه برای گذر از مشکلات، مواجهه با آنهاست.
رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT ) نوعی درمان و پیشگیری است که به مراجعان کمک میکند تا آنچه را که خارج از کنترل آنهاست بپذیرند و متعهد به اقداماتی شوند که زندگی آنها را غنی و شکوفا میسازد.
استیون سی. هِیز، استاد روانشناسی در دانشگاه نوادا، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در سال ۱۹۸۶ توسعه داد. کار او با بررسی تاثیر زبان و تفکر بر تجربیات درونی ما آغاز شد. هیز مخالف اجتناب یا حتی (درصورت امکان) جلوگیری از درد و رنج بود. او رنج را بخشی اجتنابناپذیر و ضروری از انسان و منبعی برای رضایت او میدانست.
ACT یک درمان روانشناختی است که مهارتهای ذهنآگاهی و پذیرش (به معنای گشودگی نسبت به تجربه های ناخوشایند، بدون تلاش برای انکار یا تغییر آنها) را برای واکنش به تجربههای غیرقابلکنترل پرورش میدهد. این درمان به حذف افکار، عواطف و احساسات ناخواسته (که اغلب به عنوان علائم اختلال روانشناختی شناخته میشوند) توجه کمتری دارد و تمرکز اصلی آن بر پرورش انعطافپذیری روانی است.
شواهد قابلتوجهی به نفع اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وجود دارد. برخی از این شواهد علمی نشان میدهند علاوه بر این که این رویکرد در بیماران مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط، وسواس و دردهای مزمن نقش درمانی دارد، این شیوه بهطور کلی برای حفظ سلامت ذهنی، پیشگیری از آسیبهای ذهنی، ارتقا، توانمند شدن در ارتباطات انسانی و شکوفا شدن در سطح فردی و بین فردی کاربرد دارد.