معادل مناسب برای «evolution» چیست؟
از وقتی نظریهی داروین وارد ایران شد چه برابرنهادهایی برای آن پیشنهاد شده است؟ به چه میزان برابرنهادهای علمی، در این مورد برای evolution، متأثر از پیشفرضهای سیاسی، اجتماعی، و دینی پژوهشگر است؟
آیا فرایند evolution جهتدار است؟ کسانی که پاسخ منفی میدهند و «تکامل» را معادل مناسبی برای evolution نمیدانند در باب افزایش پیچیدگی، طی حدود چهار بیلیون سال پیش، چه موضعی دارند؟ و کسانی که پاسخ مثبت میدهند چگونه موضع خود را از قرائتهای جهتدار الهیاتی متمایز میکنند؟
برابرنهادهای علمی چه تفاوتی با سایر برابرنهادها دارند؟
در پاسخ به پرسشهایی از این دست با همکاری دوست عزیزم محمد معصومی، که متخصص تاریخ زیستشناسی است، مقالهای به رشتهی تحریر درآوردهایم. دعوی آن است که پیشنهاد برابرنهادهای علمی چیزی بیش از ذوق، ریشهشناسی، و سواد علمی نیاز دارد. علاوه بر اینها آشنایی با فلسفه و تاریخ علم نیز لازم است. و از آنجا که چنین ویژگیهایی کمتر در یک فرد خاص جمع است نیازمند کمیتههای تخصصی برای این کار هستیم. در غیر اینصورت معادلسازی انجام نشود بهتر است. (همانگونه که با واژگانی مانند اتم، مولکول, و ژن مشکلات کمتری داریم، چه بسا با اوولوشن هم مشکلات کمتری میداشتیم.)
در مقاله از یافتههای علوم شناختی شواهدی عرضه میشود که چگونه برابرنهادهای نادرست میتوانند به مانعی در فهم نظریههای علمی بدل شوند.
(در مقاله آمده که این پدیده در هنگام ساخت واژگان علمی نیز پیش میآید. ریچارد داوکینز، زیستشناس نامآشنا، وقتی نام کتاب خود را «ژن خودخواه» گذارد، توضیحات بعدی او مبنی بر اینکه در اینجا تنها به نحوی استعاری از واژهی «خودخواه» بهره برده است فایدهای نداشت و بسیاری از نقدهای ناوارد نیز، با همین انتخاب نامناسب، متوجه نظریهی او شد.)
مقاله در شمارهی اخیر مجله تاریخ علم منتشر شده است و از آدرس زیر میتوانید آن را دانلود کنید:
https://jihs.ut.ac.ir/article_82791.html
تأملی در واژهسازیهای علمی: مطالعهی موردی «اوولوشن»
چکیدهی مقاله:
در واژهسازیهای علمی علاوه بر توجه به ظرافتهای ریشهشناختی باید به دو نکته توجه کرد. نخست آنکه برخی واژگانِ نظری به نحوی مستقیم یا غیرمستقیم بار استعاری واژگانی را از جامعهای که نظریه در آن شکل گرفته حمل میکنند. دوم آنکه برخی از واژگان کلیدی موجود در برخی نظریههای علمی شبکۀ معنایی درهمتنیدهای را شکل میدهند. بنا بر این برای هر واژۀ این شبکه باید به سایر واژگان شبکه نیز توجه داشت. این باعث میشود که در چنین واژهگزینیهایی فلسفۀ علم نیز نقش مهمی بازی کند. در این مقاله به سراغ نظریۀ اوولوشن میرویم و برای روشن شدن اینکه واژگان علمی در بستر تاریخی خود معنا مییابند اشارههایی به فضای اجتماعی و سیاسی ظهور این نظریه در غرب خواهیم داشت. به نحوی مفصلتر به برخی اندیشههای سیاسی، دینی و اجتماعی ظهور نظریه در میان اعراب، ترکان عثمانی و ایرانیان اشاره میکنیم که احتمالاً بر یافتن معادل مناسب برای اوولوشن تأثیر داشته است. ساختار مقاله چنین است که ابتدا اشارهای بسیار کوتاه خواهیم داشت به اهمیت شناختی واژگان. سپس، تلاشی خواهیم داشت در معرفی تاریخچهای از معادلهای پیشنهادی در میان اعراب، ترکان عثمانی، و بالاخره در میان فارسیزبانان برای واژۀ «اوولوشن». در قسمت بعد به رایجترین دلایلی که طرفداران برابرنهادْهای مشهور برای انتخاب خود میآورند اشاره میشود. آنگاه بحثی فلسفی را در خصوص واژۀ اوولوشن در متون کنونی زیستشناسی و فلسفۀ زیستشناسی پی میگیریم که البته در دسترس نخستین پیشنهاددهندگان نبوده است. خواهیم دید در میان خود زیستشناسان صاحبنام قرن بیستم نیز بر سر جهتداری فرایند تکامل اختلاف نظر بوده است. بخشی از این اختلاف میتواند به ابهام در گفتههای خود داروین بازگردد؛ اما جدای از اینکه داروین در این باب چگونه میاندیشیده است بحث جهتداری فرایند اوولوشن تا به امروز در میان زیستشناسان برقرار است. در بخش پیشاپایانی به چند مفهوم دیگر در نظریه اشاره میکنیم و نشان میدهیم نوع تفسیر ما از این مفاهیم میتواند در جهتدار دیدن یا ندیدن فرایند اوولوشن، و در نتیجه بر گرایش به گزینش یکی از برابرنهادها اثر گذارد. در بخش نهایی پیشنهادی برای این سنخ پژوهشها عرضه میشود.
لینک مقاله
https://jihs.ut.ac.ir/article_82791.html