فرضیهی مادربزرگ
تبیین تکاملی یائسگی در زنان
با اینکه زنان قابلیت باروری را، بهطور میانگین، زودتر از مردان از دست میدهند اما، باز هم بهطور میانگین، زنان بیش از مردان عمر میکنند. تبیین تکاملی این پدیده چیست؟
مطابق فرضیهای موسوم به «فرضیهی مادربزرگ»، زنان با کمککردن در مراقبت از نوهها، و احتمالاً فرزندان نوهها، درواقع بخشی از ژنهای خود را به نسلهای بعدی منتقل میکنند. مادران جوان، بیکمکگرفتن از مادرانِ با تجربهشان، به مشکلات بسیاری در بزرگکردن کودکانشان برمیخورند. بهویژه که بچههای انسان سالهای طولانی کاملاً به مادران خود وابستهاند.
مخالفان این فرضیه معتقدند که افزایش طولعمر زنان پس از یائسگی یک سازگاری تکاملی نبوده و بهسادگی محصول فرعی افزایش طولعمر انسان پس از دورانی است که غذای بیشتری در اختیار انسان بوده است.
پژوهشی که طی همین هفته در نشریهی نیچر منتشر شده بهنحوی غیرمستقیم آزمونی برای این دو نظریهی رقیب فراهم کرده است.
در طبیعت یائسگی پدیدهای بسیار کمیاب است، و شناختهشدهترین نمونهی آن در برخی از نهنگها مشاهده میشود. جالب آنکه در نهنگهای دنداندار که در این پژوهش مطالعه شدهاند مادههایی که در نیمهی عمر یائسه میشوند تا هشتادسال نیز زندگی میکنند درحالیکه عمر متوسط نرها حدود چهلسال است. بنابراین بهرغم آنکه نیای مشترک انسانها و نهنگها به نودمیلیون سال پیش بازمیگردد در این مورد شباهتهای زیادی میان نهنگها و انسانها وجود دارد: یک. مادههای آنها همانند زنان یائسه میشوند، دو. عمر مادهها همانند گونهی انسانی بیش از نرها است.
اما تبیین تکاملی یائسگی و عمر طولانیتر مادهها در این نهنگها چیست؟ پژوهش یادشده، که محصول جمعآوری دادههای بسیار زیادی از پژوهشهای دراز مدت انجام شده بر روی این جانوران است، نشان میدهد که در این نهنگها نیز مادههای مسنتر به جوانترها در پرورش بچهها کمک میکنند.
یکی از پژوهشگران این پژوهش میگوید دو شرط برای تکامل یائسگی در جانوران ضروری است که در این پژوهش مشخص شد هر دو شرط در این دسته از نهنگها برقرار است:
یک. در آن گونه باید روابط اجتماعی قویای برقرار باشد و مادهها ارتباط نزدیکی با زادگان خود و زادگان آنها داشته باشند.
دو. مادههای مسنتر باید از این نزدیکی برای کمک به زادگان خود و زادگان آنها استفاده کنند.
مشاهده شد که نهنگهای مادهی مسن دو کار اصلی را انجام میدهند: با دانش برآمده از تجربه، گله را به سمت مناطقی با احتمال یافتن غذای بیشتر هدایت میکنند؛ و در تقسیم غذا نیز مداخله میکنند.
این داده به نحوی فرضیهی مادربزرگ را که همزمان یائسگی و طولعمر بیشتر زنان را توضیح میداد تقویت میکند.
ممکن است سؤال شود که اگر یائسگی یک سازگاری است پس چرا در سایر پستانداران و نخستیها، از جمله در شامپانزهها، شکل نگرفته است؟ این شایعترین اشتباه، و گاه مغالطه، در مطالعات تکاملی است. عموم خصیصههای موجودات زنده سازگاری هستند. اگر قرار باشد هر آنچه در یک موجود سازگاری است در سایر موجودات زنده هم مشاهده شود در طبیعت فقط شاهد یکگونه بودیم که همهی خصیصههای همهی جانداران را داشت! تبیینهای تکاملی، خصیصههای بهوجود آمده را تبیین میکنند و نه بیشمار خصیصهی بهوجود نیامده را.