خوانشی تکاملی از شکوفایی انسان
معروفترین رویکرد تکاملی در ساحت اجتماعی، به داروینیسم اجتماعی موسوم است: رویکردی که مطابق یکی از خوانشهای آن، اگر دولتها در راستای بهبود نژاد بشر به حذف «ناشایستها» کمکی نمیکنند لااقل نباید مانع انجام کار انتخاب طبیعی شوند!
اما خوانشهای تکاملی بدیلی نیز وجود دارند که اخلاقمدارانهترند. دعوی این گفتار این است، که از منظری تکاملی، کارکرد اصلی نهاد دولت کاستن از تعارضهای میانفردی در جهت افزایش شکوفایی فردی است. به این منظور ابتدا، همنوا با ارسطو، مسیر شکوفایی را بر عنوان مسیر به قوه رسیدن قابلیتها معرفی خواهیم کرد. سپس، همنوا با روسو، به قابلیتی اشاره میشود که وجه ممیزهی انسان از سایر جانوران است: قابلیت انتخاب و بازنگری در قابلیتهای موجود و خلق قابلیتهای جدید.
مهمترین وظیفهی دولت فراهم آوردن امکان تحقق این قابلیت در شهروندان است. بر خلاف داروینیسم اجتماعی، میتوان خوانشی تکاملی در دفاع از دولتهایی عرضه کرد که در راستای افزایش شکوفایی مردم، حق انتخاب آزاد شهروندان را به رسمیت میشناسند.