درسگفتاری از دانشنامه فلسفی استنفورد
جلسه اول
ضمن مطالعهی بخش نخست مقاله به سوالات زیر پاسخ دهید:
تعریف ما از مفاهیم سلامت و بیماری چه سنخ پیامدهای اجتماعی میتواند داشته باشد؟
کار پزشک صرفا درمان بیماری نیست. با عرضهی مثالهایی کارهای دیگر پزشکان را معرفی کنید.
تفاوتهای متافیزیکی مانند تمایز “فرایند” و “رویداد” و تمایز “کلی” و “جزئی” چگونه ذیل بحت بیماری مطرح شدهاند؟
دو نگاه رایج به معلولیت کدامند؟
آیا مدل اجتماعی معلولیت مبنای زیستی هم دارد؟ یا صرفا نگاهی جامعهشناختی است؟
تعریف سازمان بهداشت جهانی از سلامت چیست؟ منظور از تعریف سلبی و ایجابی در اینجا چیست؟
جلسه دوم
ضمن مطالعهی بخش دوم به سوالات زیر پاسخ دهید:
کیچر، در شرح نظریههای بیماری، چگونه دعاوی طبیعیگرایی و برساختگرایی را مقایسه میکند؟
در نظریههای بیماری، هنجارگرایی چه نسبتی با برساختگرایی دارد؟
تعریف بورس از بیماری چیست؟ آیا این تعریف فاقد وجه هنجاری است؟
آیا نوع طبیعی دانستن بیماری شرطی ضروری برای طبیعیگرا بودن است؟
جلسه سوم
ضمن مطالعهی بخش دوم به سوالات زیر پاسخ دهید:
در نسبت دادن بیماری به یک فرد، اصلیترین دعوی هنجاری این است که برای تو خوب نیست که در فلان وضعیت باشی (مثلا فشار خون بالا داشته باشی). در این دعوی هنجاری نقش جامعه چیست؟
برساختگرایان میگویند ما هستیم که برچسب غیرعادی یا نامتعارف را به افرادی میزنیم. منظور از این دعوی چیست؟
دو دلیلی که نمیشود “برساختگرایی” را در مباحث پیرامون بیماری تعریف کرد کدامند؟
منظور رزنک وقتی میگوید بیماریها شامل فرایندهای “نامتعارف” هستند، و نه “بدکارکردی” یا “اختلال”، چیست؟
دوگانهی تجدیدنظرطلب/محافظهکار در مباحث بیماری به چه معناست؟
چه نسبتی میان فهم عامیانه و فهم پژوهشگر پزشکی از مفهوم “بیماری” برقرار است؟
جلسه چهارم
ضمن مطالعهی این بخش به سوالات زیر پاسخ دهید:
شوارتز چرا فکر میکند رسیدن به فهمی کلی و مشترک از مفهوم بیماری ناممکن است؟
تامس سیدنم (سیندنهام)، پزشک انگلیسی قرن هفدهم، چگونه بیماری را تعریف کرد؟ چگونه تعریف او راه را بر پزشکی مدرن باز کرد؟
تعریف جان اسنو، پزشک انگلیسی قرن۱۹، از بیماری چیست؟
مدل آماری از پزشکی چیست؟ آیا کسی که فشار خون بالا دارد اما علائم بالینی خاصی ندارد بیمار است؟
تفاوت طبیعیگرای تجدیدنظرطلب با برساختگرای تجدیدنظرطلب در مورد بیماری چیست؟
جلسه پتجم
قبل از شنیدن فایل پرسشهای زیر را ببینید:
وقتی میان فهم عموم مردم از بیماری، و فهمی که در پزشکی از بیماری وجود دارد، اختلافی باشد چه باید کرد؟
(از یکسو اگر جانب فهم پزشکی از بیماری را بگیریم و فهم عرفی را کنار گذاریم ممکن است ارتباط پزشکی با جامعه ضعیف شود و نتیجهی آن کاهش سطح سلامت مردم باشد. از سوی دیگر ممکن است فهم عرفی مردم از بیماری هیچ مطابقتی با فهم علمی پزشک نداشته باشد.
مکاتب مختلف فلسفه پزشکی چگونه با این دو راهی مواجه میشوند؟)
نقد لموئین به فلسفههای سنتی پزشکی این است که بیجهت درگیر مفهوم “بیماری” هستند. راهکار خودش چیست؟
دیدگاه فولر چه شباهتها و چه تفاوتهایی با لموئین دارد؟
لانگ به چه دلیلی میگوید بیماریها “انوع طبیعی” اند؟ منظور استیجنکا وقتی در نقد لانگ میگوید موضع لانگ “حذفگرایانه” است، چیست؟
دلایلی بیاورید که به رغم انواع نقدها به مفهوم “بیماری”، چرا کماکان نیازمند مفهومی کلی از “بیماری” هستیم. از جانب مقابل، دلایل خود را نقد کنید و پاسخ نقدها را بدهید.