21 می روز جهانی تنوع فرهنگی است. نام کامل این روز اهمیت تنوع فرهنگی را به درستی نمایان میکند:
«روز جهانی تنوع فرهنگی برای گفتوگو و توسعه»
ناگفته پیداست کسانی که چنین عنوانی را برای این روز انتخاب کردهاند، به ارتباط میان گفتوگوی میان فرهنگهای متنوع و فرآیند توسعه – بخوانید پیشرفت، تکامل، … – باور داشتهاند. از پیش میدانیم که بدون تنوع، حتی تکامل در سطح زیستی نیز ناممکن است اما نکته اینجاست که در سطح فرهنگ نیز همین رابطه برقرار است، به عبارت دیگر «تنوع فرهنگی و به رسمیت شناختن آن، شرط لازم برای اعتلای فرهنگ است».
اجازه بدهید این موضوع را با طرح مثالی روشن کنیم و آسیب ناشی از سرکوب فرهنگهای متنوع را به طور خلاصه مرور کنیم.
فرض کنید دو دسته از انسانها در کوهستان با مسالهای مواجه میشوند:
آنها میخواهند از یک سوی درهای کوچک به سوی دیگر آن بروند.
در دستهی نخست هر کس نظری میدهد. یکی میگوید بهتر است دورخیز کنیم و به آن سو بپریم. دیگری میگوید بهتر است از این سوی سراشیبی پایین و از سوی دیگر بالا رویم. سومی پیشنهاد استفاده از تنهی درختی را به عنوان پل میدهد. دیگران نیز نظرات دیگری دارند. در نهایت سخن یکی از اعضاء که از بقیه بهتر به نظر میرسد در عمل به کار گرفته میشود. در دستهی دوم فقط یک نفر سخن میگوید، راهحلی پیشنهاد میدهد و سایرین پیروی میکنند.
کدام یک از این دو دسته در حل مساله کارآمدترند؟ پاسخ به وضوح وابسته به شرایط است. ممکن است فردی که در دستهی دوم حرف اول و آخر را میزند دست بر قضا بهترین راهحل را عرضه کند. در اینصورت دستهی دوم زودتر از دستهی نخست به آن سوی دره خواهند رسید. اما در مسیر زندگی مسالهها یکی پس از دیگری رخ مینمایند و اگر قرار باشد همواره از همین راهکار بهره گیریم دیر یا زود مشکلی پیش خواهد آمد. بالاخره روزی خواهد رسید که فردِ تصمیمگیر اشتباهی مهلک کند و تصمیمی برای دسته بگیرد که به انهدام دسته بیانجامد. این امکان در مورد دستهی نخست نیز وجود دارد اما احتمال آن کمتر است. زیرا در آنجا فیلتری برای حذف راهکارهای ناکارآمد وجود دارد که هرچند تضمینکننده حذف راهکارهای ناکارآمد نیست اما بهتر از نبود فیلتر است. بنابراین هرچند وجود فیلتر، زمان رسیدن به تصمیم را کند میکند اما همانند سایر فیلترها ضریب خطا را کاهش میدهد.
این استدلالِ تمثیلی وقتی روشنتر خواهد بود که وارد پیچیدگیهای زندگی مدرن شویم. در زندگی مدرن با تنوعی از مسالههایی مواجه هستیم که بسیاری از آنها برای اولین بار رخ مینمایند. اینجاست که هیچ فردی آنقدر باتجربه نیست که همواره بهترین راهحل را عرضه کند. در چنین شرایطی تنوع راهحلهاست که راهگشا است. اما تنوع راهحلها فقط در صورتی ممکن است که تنوعی از ساختارهای فکری وجود داشته باشد. تنوع فرهنگی کمک میکند تا تکثری از راهحلها عرضه شود. شرکتها و سازمانهای بزرگی مانند گوگل و ناسا به همین دلیل در تیمهای خود افرادی از فرهنگهای مختلف را استخدام میکنند. یافتههای تجربی نشان میدهند تنوع در خزانهی استعاری فرد امکانات بیشتری را در عرضهی راههای بدیع فراهم میکند. به نحو مشابه، تنوع در خزانهی استعاری گروه، که محصولِ تنوعِ فرهنگیِ افرادِ گروه است، احتمال عرضهی راهحلهای نو را افزایش میدهد.
جوامعی که از تنوع فرهنگی بالایی برخوردار هستند، قابلیت بالاتری در ارائۀ راهحلهای متنوع و بدیع دارند. کشور ما نیز اینچنین است.
سازمانهایی مانند گوگل و ناسا با اینکه در ایالات متحده هستند، به رغم تمامی رقابتهایی که امریکا با کشورهایی مانند چین و هند دارد، نمیتوانند از مزایای تنوع فرهنگی در توسعهی خود چشم بپوشند و درصد قابل توجهی از کارکنان آنها از ملیتهای مختلفاند. از این جهت، به رسمیت شناختن تنوع فرهنگی در سطح تصمیمگیری، فرآیند توسعه را تسهیل و تسریع میکند. برای این کار لازم نیست با استخدام افرادی از ملیتهای دیگر تنوع فرهنگی را در نهادهای تصمیمگیری افزایش دهیم، تنها کافی است تمام فرهنگها – و در مورد خاص خودمان، همۀ اقوام ایرانی – را به نسبت جمعیت در ادارۀ جامعه سهیم کنیم. تحت چنین شرایطی، راهحلهای بدیع و نوظهور بسیاری ارائه خواهند شد. گاه راهحل مشکلات در همین نزدیکی است. کافی است درها گشوده شوند.
روز جهانی تنوع فرهنگی مبارک