وقتی طبیعت چندان هم نرمال نیست!
فرض کنید وزن تمام گونههای روی کرهی زمین را حساب کنیم. وزن هر فیل بیش از وزن هر گاو است اما چون تعداد فیلها نسبت به گاوها بسیار کم است در مجموع وزن گاوها بسیار بیشتر از فیلها است. همچنین ممکن است با اینکه باکتریها وزن بسیار کمی دارند اما مجموع وزن یک باکتری خاص بر روی کرهی زمین بیش از مجموع وزن طوطیها باشد.
اگر منحنیای داشته باشیم که تمامی گونههای روی زمین را از کوچک به بزرگ بر روی محور ایکس جای دهیم، و مجموع وزن هر گونه را در محور ایگرگ نشان دهیم، انتظار چه شکلی داریم؟ از آنجا که درون هر گونه اندازهها تقریبا منحنی نرمال دارند پس قاعدتا اولین حدس این است که منحنی پیشنهادی نیز نرمال باشد. یعنی موجودات با وزن متوسط (مثلا حشرات) در وسط منحنی نرمال بیشترین وزن موجودات زنده را به خود اختصاص دهند و بالاترین ارتفاع را داشته باشند؛ و بسیار کوچکها (مانند باکتریها)، و بسیار بزرگها (مانند فیلها یا درختان سکویا)، در دو سوی طیف منحنی نرمال کمترین وزن مجموع را به خود اختصاص دهند و کمترین ارتفاع را داشته باشند.
اما وقتی پژوهشگران دانشگاه بریتیش کلمبیا این منحنی را تهیه کردند، منحنی نرمالی به دست نیامد. بر خلاف انتظاری که ما از توزیع نرمال بیشتر پدیدههای طبیعی داشتیم دو سر منحنی بالاتر بودند و وسط منحنی گودتر شد.
به عبارتی بیشتر وزن حیات در قالب موجودات بسیار بزرگ و بسیار کوچک جا گرفته است. پژوهشگران این پژوهش میگویند تبیینی برای این پدیدهی عجیب ندارند.
گویا وقتی از منظری بسیار کلان به کلیت حیات بنگریم طبیعت چندان هم با منحنی نرمال میانهای ندارد!
https://journals.plos.org/plosone/article?id=10.1371/journal.pone.0283020