درسگفتاری از دانشنامه فلسفی استنفورد
جلسه اول
ضمن مطالعهی این بخش به این پرسشها پاسخ دهید.
در حقوقشناسی چه سنخ مطالبی مطرح است؟
تفاوت حقوقشناسی توصیفی و هنجاری چیست؟
علل توجه فیلسوفان به بحث سرشت قانون چیست؟
علل توجه حقوقدانها به بحث سرشت قانون چیست؟
در روایتی که از علل هنجارین بودن قانون بیان میشود دو بخش “توضیحی” و “توجیهی” وجود دارد. این دو بخش چه نسبتی با هم دارند؟
تفاوت کلی میان “نظریه قانون طبیعی” و “پوزیتیویسم حقوقی” در خصوص رابطهی میان اخلاق و حقوق چیست؟
جلسه دوم
ضمن مطالعهی این بخش به این پرسشها پاسخ دهید
ذیل بحث اعتبار حقوقی چه تفاوتی میان پوزیتیسم حقوقی بنتام و آستین با پوزیتویستهای متاخر مانند هارت وجود دارد؟
وقتی میگویند پوزیتویستها تقلیلگرا هستند اما طرفداران نظریهی قانون طبیعی غیرتقلیلگرا منظور چیست؟
“پوزیتیسم حقوقی فراگیر” چه فرقی با “پوزیتیویسم حقوقی طردکننده” دارد؟
نظریهی قانون طبیعی فینیس چه تفاوتی با نظریههای سنتی قانون طبیعی دارد؟
وقتی رونالد دورکین پوزیتویستهای حقوقی را به بیتوجهی به “اصول حقوقی” متهم میکند منظورش چیست؟
جلسه سوم
ضمن مطالعهی این بخش به این پرسشها پاسخ دهید
“اصول حقوقی” که رونالد دورکین معرفی میکند چه نسبتی با “قواعد حقوقی” و “اصول اخلاقی” دارند؟
“اصول حقوقی دورکین محصول بهترین تفسیرهای اخلاقی و سیاسی از تصمیات قضایی و تقنینی گذشته در حوزه حقوق هستند.” منظور از این جمله چیست؟
وقتی دورکین میگوید “حقوق یک کل منسجم است” منظورش چیست؟ چگونه دورکین از این نظریه برای تعیین صدق گزارههای حقوقی بهره میگیرد؟
منتقدان دورکین چه ایراداتی به “اصول حقوقی” مورد اشاره او وارد میکنند؟
جلسه چهارم
ضمن مطالعهی این بخش به این پرسشها پاسخ دهید:
استدلال دورکین برای اینکه نشان دهد قانون اساسا مقولهای تفسیری است چیست؟
هارت چه مخالفتی با این استدلال دورکین دارد؟
شباهتها و تفاوتهای نظریه “حقوق به مثابه تفسیر” دورکین با “پوزیتیویسم حقوقی فراگیر” چیست؟
آیا نوع موضعگیری در فلسفهی اخلاق نوع موضعگیری در فلسفه حقوق را متعین میکند؟
آستین معتقد بود وجه هنجارین قانون در جنبههای قهری آن نهفته است. این سخن به چه معناست؟ کلسن و هارت چه موضعی نسبت به این گفته دارند؟
جلسه پنجم
ضمن مطالعهی این بخش به این پرسشها پاسخ دهید:
هارت معتقد است “روایت پیشبینی” آستین از هنجاریبودن قانون تمایز بین “مجبور بودن” و “تعهد داشتن” را نادیده گرفته است. منظور هارت چیست؟
“دوراهی زندانی” چیست؟ چرا نویسندگان مقاله میگویند که دوراهی زندانی به نفع “روایت پیشبینی” آستین است؟
نویسندگان به چهار کارکرد قانون اشاره دارند که ربطی به وجه قهری قانون ندارد. این کارکردها کدامند؟ چرا این کارکردها علیه “روایت پیشبینی”اند؟
چگونه میتوان از “نظریه زیانگریزی” کانمن و تورسکی در روانشناسی و اقتصاد رفتاری به نفع “روایت پیشبینی” بهره گرفت؟ محدودیتهای آن چیست؟