سلسله نشستهای “شکوفایی و خوبزیستن”
(به میزبانی مؤسسه فرهنگی دکسا، برگزار شده در باغ کتاب)
جلسه نخست: فلسفه و علم. در شروع همهگیری کووید بازار پیشبینی در بارهی آیندهی جهان بسیار داغ بود. طی دو ماه اخیر و با دردسترس قرار گرفتن عمومی اشکالی از هوش مصنوعی، باز هم گمانهزنیها پیرامون آیندهی جهان بازار گرمی پیدا کرده است. خوب زیستن در جهان پیش رو چه شکلی خواهد داشت و گام نهادن در مسیر شکوفایی چگونه است؟ در پاسخ ابتدا باید ببینیم شاخصهایی که بر بهزيستی انسان اثر دارند در چه جهتیاند: بهتر شدن یا بدتر شدن؟ طی سه سدهی گذشته پرسش پیرامون اینکه جهان به سمت بهتر شدن در حرکت است یا بدتر شدن فقط پرسش فیلسوفان بوده است. اما در سالهای اخیر دانشمندانی مانند پینکر نیز وارد بحث شدهاند و مدعیاند بهزیستی انسان طی سدههای گذشته افزايش يافته است. در جلسه نخست ابتدا در این باره صحبت میکنیم که چگونه باید دربارهی روندهای جهانی بهزیستی سخن گفت و نقش دادههای تجربی و نظریههای فلسفی در این حوزه چیست.
جلسه دوم: خوانشی تکاملی-ارسطویی از شکوفایی انسان. در این جلسه گفته شد که چگونه میتوان همراستا با فهمی ارسطویی از شکوفایی، خوانشی تکاملی از شکوفایی انسان و خوبزيستن داشت که ایرادهای وارد بر “داروینیسم اجتماعی” را نداشته باشد. قابلیتها در گونهی انسان تفاوتهای کیفی زیادی با سایر جانوران دارد: از جمله تنوع بالاتر؛ انعطاف بیشتر نسبت به شرایط پیرامونی؛ و قابلیت انتخاب آزاد انسان در گزینش میان برخی از آنها. به این نکته نیز اشاره شد که انسانها فراعادتی برای بازنگری در عادات دارند. برخورداری واقعی فرد از امکان محقق ساختن این فراعادت است که انسان را در مسیر شکوفایی قرار میدهد. پس انتخاب آزاد شرط لازم شکوفایی انسانی است. انتخاب آزاد نیازمند زیستن فرد در جامعهای است که آزادی انتخاب در آن به رسمیت شناخته شود. همچنین گفته شد که آزادی بدون عدالت در جامعه ناممکن است. بدین ترتیب استدلالی عرضه شد مبنی بر اینکه ارزشهای دوگانهی “آزادی و عدالت” مقومهای خوبزیستی هستند.
جلسه سوم: رواندرمانی چه توصیههایی برای انسان امروز دارد؟ هر چند رواندرمانگران و مشاوران تنوعی از راهحلها را برای ایجاد تغییرات مطلوب در هر یک از مراجعان خود دارند، اما گاه دستهای از توصیههای کلی را برای عموم مردم نیز عرضه میکنند. این توصیهها باید چه شرایطی داشته باشند تا قابل تجویز برای عموم شوند؟ در حالیکه تفاوتهای فردی در انسانها بسیار بالا است و هر انسانی موجودیست منحصر به فرد، آیا اصلا میتوان برای بهتر زیستن مردم توصیههایی يکسان طرح کرد؟! نظریهی تکامل زیستی چگونه میتواند راهنمای گزینش میان توصیههای رقیب برای خوبزیستن و شکوفایی باشد؟
جلسۀ چهارم: فهمی بهتر از معلولیت. فلسفه طی تاریخ خود کمتر به مسائل پیرامون معلولان پرداخته است. هرچند در دهههای اخیر فیلسوفان غربی تلاش زیادی در جهت رفع این کاستی داشتهاند، در ایران کماکان مسائل فلسفی پیرامون معلولان حاشیهای است. در سخنرانی ارائه شده تلاش شد، با اتخاذ منظری تکاملی، نشان داده شود که با چگونه فهمی از معلولیت میتوان به فهم بهتری از مفهوم شکوفایی در میان همهی انسانها رسید.در متن سخنرانی اشاره میشود که شکوفایی و خوب زیستن نیازمند شرایط محیطی متناسب است و “آزادی انتخاب” و “عدالت اجتماعی” در صدر چنین شرایطیاند. و هر گاه در جامعه اتمسفر شکوفایی برقرار باشد معلولان جامعه میتوانند همانند دیگر افراد جامعه در مسیر شکوفایی قرار گیرند. در چنین جامعهای میتوان “دگرتوانی” را جایگزین مفهوم “معلولیت” کرد.
شکوفایی و خوب زیستن، محصول مشترک انتخاب طبیعی و گزینش انسانی
(مناسبت روز داروین در مدرسۀ تردید)
در این گفتار کوتاه نشان داده شد که برخلاف تصور نادرست و نسبتاً رایجی که از تکامل در ساحت انسانی وجود دارد، و به داروینیسم اجتماعی موسوم است، و در آن تنها بر رقابت میان انسانها تأکید میشود، میتوان خوانشهایی انسانیتر و اخلاقیتر از تکامل و انتخاب طبیعی داشت:
میتوان خوانشی تکاملی از شکوفایی بر مبنای به فعل رسیدن قابلیتها در انسان عرضه کرد که مطابق آن شکوفایی یک ورزشکارِ معلولِ مبتدی بیش از قهرمانِ المپیکی باشد که از کودکی آرزوی موسیقیدان شدن را در سر داشته، اما به انتخاب والدین وارد جهان ورزش شده است. اولی قوهای را در آدمی محقق ساخته که دومی در محقق ساختن آن کامیاب نبوده است: “قابلیت انتخاب آزاد”. چنین خوانشهای اگزیستانسیالیستی از تکامل بسیار متفاوت از داروینیسم اجتماعی است. بعلاوه نشان داده میشود:
در جهان در حال تغییر، نگاههای ثباتگرا و محافظهکار به فرهنگ با چه مشکلاتی مواجه هستند و چگونه میتوانند گسست اجتماعی بیافرینند.