حفاظت از پارکها: راهکار مقابله با تنهایی
(در حمایت از درخواست عمومی برای محفاظت از پارک قیطریه)
این ضربالمثل را به کنفسیوس نسبت میدهند که «یک تصویر به هزارکلمه میارزد». در جهان علم برخی دادهها نقش همان یکتصویر را بازی میکنند. پژوهشی که بر روی پرندگان اجتماعی انجام شده، راهنمایی برای تعلیم و تربیت کودکان در اختیارمان میگذارد.
چرخریسَکها به شکل گروهی غذا میخورند. فایدهی این کار چیست؟ اولاً مکانهای جدید تغذیه را چندین چشم بهتر از دو چشم رصدمیکنند. ثانیاً به هنگام غذاخوردن که سرها پایین و بالا میرود وقتی چندسر به نحوی غیرهمزمان و در چندجهت بالا و پایین برود احتمال غافلگیرشدن توسط شکارچیها کاهش مییابد. اما این شیوه معایب خود را هم دارد. رقابت بر سر غذا بین افراد گروه بالا میرود. مشخصاً اگر منابعغذایی گسترش پیدا کند رقابت کم میشود.
در دستهی پرندگان همه به یک میزان اجتماعی نیستند: برخی اجتماعیترند و برخی منزویتر. وقتی منبع جدید غذایی پیدا میشود آنها که اجتماعیترند دو برابر آنها که کمتر اجتماعیاند غذا میخورند. هیچ فاکتور دیگری از جمله جنسیت یا سن پرنده چنین نقشی ندارد. این یافته به خوبی نشان میدهد که موفقیت پرنده بیش از هرچیز با نقشی که در شبکهی اجتماعی بازی میکند قابل پیشبینی است.
آیا میتوان این یافته را به جهان انسانها تعمیم داد؟
در پاسخ مثبت به این پرسش به چند پژوهش اشاره کنیم:
پژوهش طولی که چندروز پیش نتایج آن منتشر شده نشان میدهد افرادی که در کودکی تنهایی را تجربه میکنند، هر چند در بزرگسالی دیگر تنها نباشند، با مشکلات زیادی مواجهاند و از موفقیتهای اجتماعیاقتصادی کمتری برخوردارند. (کسانی که در ۱۲ سالگی تنهایی را تجربه کرده بودند در ۱۸ سالگی احتمال کمتری برای یافتن شغل داشتند.)
اما مشکل اینجاست که تنهایی کودکان در حال افزایش است. پژوهشی دیگر نشان میدهد که تعامل اجتماعی جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله ۷۰درصد کم شده است! (آسیبهای جسمی ناشی از تنهایی معادل مصرف روزانه ۱۵ نخ سیگار است.)
پژوهش دیگری نشان میدهد که کودکان در یک چرخه گیر افتادهاند: استفاده از گوشی همراه تنهاییشان را افزایش میدهد و با افزایش تنهایی بیشتر از گوشی همراه استفاده میکنند. این پژوهش نشان میدهد در شکستن این چرخه کار چندانی از والدین ساخته نیست.
اما اگر به صورت انفرادی کار چندانی از والدین ساخته نیست، چه باید کرد؟ در آمریکا شش راهکار در سطح ملی در دستور کار قرار گرفته است که میتواند برای همه کشورها بهعنوان راهکارِ مقابله با بحران در دستور کار قرار گیرد و توسعهی پارکها در صدر آن است:
یک. تقویت زیرساختهای اجتماعی: توسعهی پارکها و کتابخانهها و همچنین برنامههای عمومی (از جمله جشنها در فضاهای باز)
دو. اجرای سیاستهای عمومی حامی برقراری ارتباط در هر سطح توسط دولت: برقراری امکان حملونقل عمومی تسهیلشده، مرخصی با حقوق برای جمع شدن خانواده در کنار هم
سه. بسیج بخش سلامت برای رفع نیازهای پزشکی ناشی از تنهایی
چهار. اصلاح محیطهای دیجیتال در ارزیابی انتقادی رابطهی ما با فناوری
پنج. افزایش آگاهی از طریق پژوهشهای بیشتر دربارهی این موضوع و آگاهکردن مردم از این دادهها
شش. پرورش و گسترش فرهنگ باهمبودن
توصیههای بالا خطاب به دولتهاست. در سطح مردمی (که میتواند مورد توجه انجمنهای اوليا و مربیان باشد) در دسترسترین و ارزانترین راهحل، فراهم کردن شرایط جمع شدن کودکان و نوجوانان در پارکها و محیطهای طبیعی و انجام بازیهای جمعی است.
در توجیه این پیشنهاد به چند پژوهش اشاره کنیم:
پژوهشگران دانشگاه گلاسکو در پژوهشی که چندروز پیش منتشر شده نشان دادند که تنهاییِ اسکاتلندیهای شهرنشین بیش از افراد مناطق روستایی است و متناسب با آن بهزیستی آنها نیز کمتر است.
جالب آنکه پژوهش دیگری نیز قبلاً نشان داده بود که افراد مناطق روستایی نسبت به شهرنشینها ساعات کمتری را با گوشیهای همراه خود میگذرانند.
از آنجا که امکان زیستن در روستا برای بسیاری از مردم فراهم نیست بهترین جایگزین، گذراندن ساعات بیشتری در فضاهای آزاد به ویژه فضاهای طبیعی، و لااقل در فضای پارکهای شهری است. در چنین شرایطی ساعات مواجههی نوجوانان با موبایل نیز کاهش مییابد؛ بدن فرد قویتر میشود؛ و بسیاری از مهارتهای زندگی که در مدارس آموزش داده نمیشود، آموختهمیشود.
وقتی رمز موفقیت چرخریسکها، که اجتماعی بودنشان قابل قیاس با انسان نیست، برخورداری از مهارتهای اجتماعیست، شکوفایی انسانها نیز با برخورداری از ارتباطات اجتماعی مناسب گره خورده است.
حفظ و گسترش پارکها (به ویژه پارکهای طبیعی) و حضور مستمر در آن، امکان با یکدیگر بودن، و با طبیعت بودن را افزایش میدهد و بنابراین نقشی درمانی برای انسانی که تنهاییاش رو به گسترش است دارد.