چرا نوجوانان باید فلسفه بخوانند؟
فلسفه برای کودکان: راهی برای التیام آثارِ مغزیِ مخربِ فقر
پژوهشی که در نشریهی روانپزشکی ملکولی منتشرشده نشان میدهد برخی ارتباطات مغزی در کودکان خانوادههای فقیر به خوبی رشد نمیکند. پژوهش دوم که کاملاً مستقل از پژوهش نخست است و نتایج آن در نشریهی ساینتیفیک رپورترز، از مجموعهی نیچر منتشرشده نشان میدهد که با آموزش فلسفه و تفکرات استعلایی در یک بازهی زمانی پنجساله بر روی کودکان بزرگترِ خانوادههای کمدرآمد، میتوان ارتباط بخشهای مختلف مغز را تقویت کرد.
یافتهی دوم دادهای علمیست در دفاع از اهمیت فلسفهورزی در همهی نوجوانان.
پژوهش نخست
از قبل میدانستیم که میان حجم قشر خاکستری مغز کودک و درآمد خانواده همبستگی مثبتی وجود دارد: قشر خاکستری مغز کودکان خانوادههای کم درآمد رشد کمتری نسبت به همتایان متمول خود دارد. اما اینکه فقر چگونه بر ارتباطات بخشهای مختلف مغز اثر میگذارد نامشخص بود. پژوهش نخست که بر روی حدود نههزار کودکِ نه تا یازده سالهی آمریکایی انجام شد نشان میدهد ارتباطات بخشهایی از مغز کودکان فقیر در ناحیههایی که به حافظه، تفکرات درونی، و تفکرات مستقل از زمینه مرتبط است همانند همتایان آنها از خانوادههای متمول رشد نمیکند. در عوض اتصالات بیشتری در بخشهای مربوط به حسی و حرکتی برقرار میشود.
پژوهش دوم
مدتهاست که روانشناسان رشد از قابلیتِ تفکرات استعلایی در نوجوانان حدود ۱۴ تا ۱۸ ساله به عنوان مرحلهی بارزی از رشد سخن گفتهاند که باعث ایجاد معنای عمیق در مورد جهان اجتماعی و خودِ فرد میشود. اما تا کنون پژوهشی که رابطهی تفکرات استعلایی با رشد مغز را بسنجد انجام نشده بود. در این مطالعهی طولی پنجساله، شصتوپنج نوجوان ۱۴ تا ۱۸ ساله از خانوادههای کمدرآمد را به نحوی مستمر در سناریوهایی شرکت دادند که به قضاوتهای اخلاقی و تفکرات سطح بالاتر دربارهی مسائل اجتماعی، فردی، و اقتصادی-سیاسی نیاز داشت و فرد از منظری کلاننگر در مورد مسائل استدلال عرضه میکرد (کاری که فیلسوفان انجام میدهند).
در آغاز پژوهش از طریق اف.ام.آر.آی ارتباطات بخشهای مختلف مغز را سنجیدند و در پایان دوره نیز این کار را تکرار کردند و متوجه افزایش قابلتوجه ارتباطات مغزی در این گروه، نسبت به سایر نوجوانانی که در چنین فعالیتهایی شرکت نکرده بودند، شدند. نتیجهی این فعالیت فکری سطح بالا، افزایش حس خوب جوانان نسبت به خود و جهان پیرامون و افزایش بهزیستی آنها بود.
آزمایش دوم نور امیدی است بر اینکه بخشی از ضایعات مغزی ناشی از فقر قابل جبران است. اگر، چنانکه شواهد تجربی میگویند، برای کودکان کمسن بازیهای جمعی در محیطهای طبیعی از بهترین ابزارهای کمهزینه، و در عمومِ موارد قابل دسترس، برای رشد مغزی کودکان است، در سنین بالاتر علاوه بر آن، پرداختن به تفکرات استعلایی و جدا از زمینه میتواند برخی کاستیهای رشدی در سنین پایینتر را جبران کند.
کافیست این دسته از یافتههای علمی را در آموزش و پرورشِ رسمی و غیررسمی جدی بگیریم. اگر در جهان امروز در مبارزه با فقر ناکام بودهایم لااقل راهکارهای کمهزینه در کمکردن عوارض آن را به کار گیریم. علم راهکارهایی عملی، در دسترس، و بسیار ارزان برای بهزیستی انسانها دارد. گام نخست آگاهی از این راهکارهاست. اخبار علمی چیزی بیش از سرگرمی به ما میدهند. نمونهای دیگر از این یافتهها را ببینیم.
فلسفهورزی: راه مقابله با اخبار جعلی
انسان امروز در معرض بمباران اخبار جعلی و نادرست است. عموم این اخبار به قصد هدایت رفتار انسانها در مسیر مورد نظرِ سازندگان خبر منتشر میشوند. هدف از این کار میتواند سوءاستفادهی اقتصادی یا سیاسی یا هر سنخ دیگری از بهرهبرداریهای مغرضانه با ایجاد انحراف در انتخابهای صحیح ما باشد. پژوهشها نشان میدهند بهترین ابزار مقابله، برخورداری از تفکر نقادانه است. فلسفهورزی با تقویت تفکر نقادانه از مهمترین ابزارهای مقابله با اخبار جعلی است. وقتی نمیتوانیم جلوی پخش خبرهای جعلی را بگیریم به این معناست که نمیتوانیم مانع ورود این اخبار به مغز شویم. پس بهترین راه نصب فیلترهای ذهنی است که این اخبار را بیرون بریزد؛ و تفکر انتقادی بهترین ابزار برای این کار است. راه تقویت تفکر انتقادی انجام تمرینات فلسفی از راه اجرای سناریوهای جذاب و متناسب با سن برای کودکان است. (به عنوان شواهدی تجربی برای این دعاوی اینجا و اینجا را ببینید.)