تستوسترون و اضطراب
مردان گذشته، مردان امروز
طی دهههای گذشته سطح تستوسترون مردان، در جوامع توسعهیافتهای که این شاخصه را سنجیدهاند، کاهش یافته است. (هر چند در جوامعی که سنجشی انجام نشده نمیتوان به نحوی عینی از این کاهش سخن گفت اما جدا از مردمانی که محیطزیست و سبک زندگیشان تغییر چندانی نکرده است، به نظر میرسد کاهش سطح تستوسترون شامل بیشتر مردان شهرنشین باشد. برخی پژوهشها، این وضعیت را در زنان نیز بررسی کردهاست اما یافتههایشان این کاهش را بهقطعیت در زنان نشان نداده است.)
همزمان، طی دهههای گذشته شاهد افزایش اضطراب در جوامع بودهایم.
آیا میتوان رابطهای میان این دو روند برقرار کرد؟ در پاسخ به این پرسش شواهد تجربی، همبستگی میان روند کاهش تستوسترون و افزایش اضطراب را نشان داده بودند اما مکانیسمی برای آن معرفی نشده بود. حالا در پژوهشی که در نشریهی روانپزشکی ملکولی منتشر شده، با آزمایش بر روی مغز موشهای نر، مکانیسمی ملکولی برای این رابطه معرفی شده است. اکنون مشخص شده است که کمبود یک گیرندهی خاص در هیپوکامپِ مغزِ موشها، در مواجهه با رویدادهای تنشزا، اضطراب را در موشها بالا میبرد. جالب اینکه پژوهشگران از قبل میدانستند که اختلال در همین گیرنده است که به اختلال در هورمونهای جنسی و از جمله کاهش تستوسترون ربط دارد.
حالا پرسشهای زیادی در شرح این مکانیسم مطرح میشود، از جمله اینکه رابطهی علت و معلولی در این مکانیسم چگونه است؟ سوالاتی که در پاسخ به آنها نقش عوامل دیگر در این مکانیسم مطرح خواهد شد. اما این پژوهش نقشی آغازکننده دارد.
در همین پژوهش نشان داده شده که این گیرنده نقشی در انعطاف نرونی نیز دارد. جالب آنکه از قبل میدانستند که افزایش اضطراب در کودکان به کاهش انعطاف نرونی میانجامد و در نتیجه فرد در تطبیق خود با شرایط متغیر محیطی با مشکلاتی مواجه میشود.
قبل از آنکه منتظر یافتههای بعدی باشیم میتوان حدس زد که این پژوهش چه جایگاه مهمی را در تبیین تکامل انسان بازی خواهد کرد. براینمونه، از منظرِ چشم پرنده، نگاهی به روندها بیاندازیم و ببینیم که در سایهی این پژوهشها مسیر تکاملی انسان چگونه به نظر میرسد.
خبر خوب این است که کاهش تستسترون در مردها با کاهش خشونت همراه است. اما خبرهای بد در مسیر بهزیستی انسان کم نیستند. گفته شد که کاهش تستوسترون با افزایش اضطراب همراه است. افزایش اضطراب با کاهش انعطاف نرونی در دوران رشد همراه است و مقایسهی نوجوانان نسل جدید با والدین آنها کاهش میزان تستسترون را نشان میدهد. کسانی که در کودکی و نوجوانی انعطاف نرونی کمتری دارند در بزرگسالی “انعطاف شناختی” کمتری دارند. اما در جهانی که به سرعت در حال تغییرات شدید است نیازمند افزایش انعطاف شناختی هستیم! در عین حال با افزایش تراکم جمعیت به کاهش خشونت نیز نیاز داریم! بهعلاوه کاهش میزان تستوسترون، چه در مردان و چه در زنان، شور زندگی را کاهش میدهد و مشکلاتی برای سلامت عمومی فراهم میکند. آیا مطابق این تصویر در دورنمای مسیر تکامل انسان، انسانهایی آرام، اما مضطرب، ضعیف، و با سرزندگی کمتر نسبت به نسلهای قبل را خواهیم دید؟!
تفاوت انسان با سایر جانوران آن است که میتواند در مسیر تکاملی خود آگاهانه و فعالانه مداخله کند. اما آنچه شاهدیم انفعال کامل در مقابل تمامی روندها است. به عنوان نمونه، از یکسو میدانیم که بازیهای گروهیِ کودکان در محیطهای طبیعی به افزایش تولید تستوسترون در آنها کمک میکند، اضطراب را کاهش میدهد، و بر سرزندگی و نشاط آنها میافزاید. با این حال والدین عمومأ، منفعلانه و صرفاَ مطابق هنجارهای رایج، کودکان را در خانه نگاه میدارند. در جهانی زندگی میکنیم که در منزل ماندن کودکان، یا در بهترین حالت فرستادن آنها به باشگاههای ورزشی را بر بازیهای آزادِ طبیعی ارجح میدارد. همین ترجیح ساده گرایشهای رفتاری نسل بعدی را شکل میدهد.