محمدعلی طرابلسی، از دانشکدة علوم اقتصادی و مدیریت تونس در دانشگاه تونس، طی مقالهای که در مجلة اروپاییِ مطالعات مدیریت انتشار یافت، نتایج پژوهش خود را دربارة تأثیر عوامل بهزیستی اجتماعی بر شادکامی منتشر کرد. در این مقاله، که در سال 2023 منتشر شد، تأثیر حمایت اجتماعی، امید به زندگی سالم، آزادی در تصمیمگیری برای زندگی خود، بخشندگی و مهربانی، ادراک فساد، سرانة تولید ناخالص داخلیِ واقعی و شاخص جینی بر شادکامی بررسی شد. این مطالعه شامل بررسی 137 کشور طی سالهای 2017 تا 2019 بود و با رویکردی چندبُعدی متشکل از تحلیل مؤلفة اصلی و مدل رگرسیون خطی اقتصادسنجی انجام شد.
یافتههای این مطالعه نشان میدهد که ادراک، مراقبت از دیگران، ادراک فساد، آزادی در تصمیمگیری برای زندگی خود و امید به زندگی سالم از مهمترین عوامل تعیینکنندة بهزیستی اجتماعی است. از این مطالعه چنین برمیآید که بهزیستی، بهواسطة ارتقای استانداردهای زندگی، به نفع کشورهاست. در واقع، مراقبت از دیگران، ادراک فساد، آزادی در تصمیمگیری برای زندگی خود و امید به زندگی سالم بهطور مستقیم و مثبت با بهزیستی اجتماعی ارتباط دارند.
طبق تعریفی که نویسندة مقاله ارائه میکند، بهزیستی فقط نبود بیماری نیست. بهزیستی ترکیب پیچیدهای از سلامت جسمی، روانی، عاطفی و اجتماعی فرد است و قویاً با شادکامی و رضایت از زندگی ارتباط دارد. بهزیستی بهعنوان ترکیب احساس خوب و عملکرد خوب تعریف میشود: تجربة هیجانات مثبت مانند شادکامی و رضایت و همچنین رشد تواناییهای بالقوه، کنترل بر زندگیِ شخصی، حس هدفمندی و تجربة روابط مثبت. همچنین میتوان بهزیستی را، با استفاده از تعریفی که سازمان جهانی بهداشت برای سلامت روانی مثبت ارائه داده است، اینطور تعریف کرد: «حالتی که در آن فرد تواناییهای خود را درک میکند، میتواند با تنشهای روزمرة زندگی کنار بیاید، میتواند بهطور مولد و ثمربخش کار کند، و میتواند نقش مثبتی در جامعة خود داشته باشد.»
بهگفتة نویسندة مقاله، برای سیاستمداران ضروری است که درک درستی از بهزیستی مردم نشان دهند. در واقع، بهزیستی جمعیت کشور هدفی اساسی برای مقامات دولتی است. بهزیستی هم به مزایای مادی (درآمد، ثروت و رفاه) و هم به مزایای غیرمادی (آموزش، سلامت و روابط اجتماعی) برای جمعیت کشورها اشاره دارد.
نویسندة مقاله با بررسی مختصر تحقیقات قبلی نتیجه میگیرد که ارتقای میزان بهزیستی به افزایش مزایای جسمی- مانند کاهش بروز بیماریهای قلبی و عروقی، سکتة مغزی و اختلالات خواب- و افزایش بهرهوری و خلاقیت در سطوح حرفهای و شخصی منجر میشود.
نویسنده از اتخاذ رویکردی برای مطالعة بهزیستی دفاع میکند که اهداف آن تاحدامکان گسترده باشد. بنابراین، بهگفتة نویسنده، نهتنها شرایط عینی زندگی بلکه ادراکات ذهنی افراد نیز باید درزمینة بهزیستی در نظر گرفته شود. به همین دلیل است که نویسنده سه پرسش کلی زیر را در جریان انجام این پژوهش صورتبندی میکند:
مقیاسی که این نویسنده برای سنجش بهزیستی به کار برده شامل 44 شاخص است که سه حوزه را پوشش میدهد: جامعه، اقتصاد و محیطزیست. در اینجا ایدة اصلی آن است که انواع سرمایههای اجتماعی، انسانی، طبیعی و اقتصادی باید با استفاده از فرایندهای مختلف در جهت ارتقای بهزیستی به کار گرفته شوند. بااینحال، توجه به ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی در خدمت هدفی صرفاً اقتصادی- یعنی، ارتقای تولید ناخالص داخلی- است.
این مطالعه از سه نظر مکمل تحقیقات قبلی است. نخست، این مقاله دادههای تازه و جدیدی درمورد بهزیستی اجتماعی ارائه میدهد. دوم، نویسندة مقاله رویکردی چندبُعدی را بر مبنای تحلیل مؤلفة اصلیِ عوامل مختلف بهزیستی اجتماعی معرفی میکند که میتوان از آن برای شناسایی همبستگی بین این شاخصها و تعیین خوشههای همگن استفاده کرد. سوم، مسئولان کشورها بهوسیلة این شاخصها میتوانند سیاستهایی را برای ارتقای بهزیستی اجتماعی تدوین کنند، زیرا بهزیستی اجتماعی رابطة نزدیکی با بهبود استانداردهای زندگی، حکمرانی خوب و همچنین افزایش تولید ناخالص داخلی دارد.
نویسنده در پایان اضافه میکند که این مقاله عرصة بیشتری برای تحقیقات درزمینة بهزیستی باز میکند. برای مثال، باید به متغیرهای دیگری که ممکن است بر بهزیستی تأثیر بگذارند توجه شود، مانند ناآرامیهای سیاسی و مدنی، درگیریهای داخلی یا بلایای طبیعی و بیماریهایی مانند همهگیری کووید-19. این احتمال وجود دارد که چنین رویدادهای سرنوشتسازی بهطور جدی بر بهزیستی اجتماعی افراد تأثیر بگذارند.
این گزارش ترجمة خلاصهای از مقالة زیر است:
Trabelsi, M. A. (2023). What is the impact of social well-being factors on happiness? European Journal of Management Studies, 28(1), 37‒47. |