پیشنهاد ویژه : وبینار آشنایی با مهارت های نرم

شادکامی

از راهنمایی عملی تا تأملی در مبانی نظری

از کودکی به ما می‌گفتند: عاقل باش!
ما نیز عموما چنین می‌خواهیم؛ از خودمان، از کودکان‌مان و از انسان نوعی. گویا این پندی‌ست همیشگی و همگانی.
اگر این نصیحت‌ها را از منظری فلسفی تحلیل کنیم سه پرسش اصلی پیش‌رویمان داریم: تفاوت «رفتار» عاقلانه و غیرعاقلانه در چیست؟ تفاوت «باورهای» معقول و نامعقول کدام است؟ چه رابطه‌ای میان باور و رفتار وجود دارد؟
نتیجه‌ی پاسخ فیلسوفان مکاتب مختلف ده‌ها نظر متفاوت و گاه متعارض است و پاسخ‌های روان‌درمان‌گران حیطه‌های گوناگون نیز به همین منوال.
آلبرت الیس، یکی از برجسته‌ترین روان‌درمان‌گران قرن بیستم، به جای مباحثات صرفا فلسفی، پا به عرصه‌ی عمل گذاشته و دسته‌ای از باورهای مخرب نامعقول را که به نحوی جهان‌شمول گریبان‌گیر انسان امروز است شناسایی کرده است. الیس به نحوی عمل‌گرایانه با چهار پیش‌فرض، در قالب یک استدلال، کار را پیش برده است:
یک. رفتارهای نامعقول آنها هستند که مانعی باشند بر شادکامی انسان؛
دو. رفتارهای نامعقول ریشه در باورهای نامعقول دارند؛
سه. برخی باورهای نامعقول قابل ردیابی و حذف هستند؛ در نتیجه:
چهار. با حذف باورهای نامعقول در مسیر شادکامی و شکوفایی قرار می‌گیریم.
الیس آخرین نامی که بر مکتب خود می‌گذارد «رفتاردرمانی عقلانی هیجانی» است.
در کتاب روانشناسی کاربردی شادکامی: روشی مبتنی بر رفتاردرمانی شناختی برای شادکامی در زندگی روزمره‌، که توسط راسل گریگر، از صاحب‌نام‌ترین افراد این مکتب نگاشته شده، نویسنده برخی از باورهای نامعقول رایج در جوامع را رصد می‌کند؛ باورهایی که پیش از موشکافی، نامعقول بودن‌شان آشکار نیست. این کتابی‌ست که چندباره خواندنش نیز ارزشمند است چرا که عاقلانه درس زندگی می‌دهد و گرچه نویسنده خود بر پایه‌های فلسفی و روانشناسی تکیه داشته و از آنها بهره برده، این کتاب را نه برای فیلسوفان بلکه برای عموم مردم نگاشته است.
ممکن است بگوییم  «شادکامی» چیست که ما در پی آن سرگردانیم؟ و آیا به دنبال شادکامی بودن، خود امری معقول است؟!
راسل گریگر، به‌عنوان یک روانشناس، در پاسخ به پرسش‌ نخست جوابی پراگماتیستی، ساده، و به تعبیر خود «جذاب» دارد:
شادکامی این است که در راه هدفی که برای خود درنظرگرفته‌اید عمل کنید؛ هدفی که مبتنی باشد بر باورهای عقلانی در مورد خود، دیگران، و به‌طور کلی در مورد زندگی.
و پاسخ او به پرسش دوم برگرفته از ارسطو است: چه چیزی معقول‌تر از آنکه به دنبال سعادت و شادکامی باشیم؟  توضیحی اضافه نیاز نیست. اما به نحوی عملی مرزهایی را برایمان مشخص می‌کند تا بیمارگونه به دنبال شادی لحظه‌ای نباشیم و در تله‌ی شادکامی گرفتار نشویم.
اگر خواننده‌ای با شمی فلسفی باشید ممکن است بخواهید عقل‌گرایی عملگرایانه‌ی الیس را نه فقط در ردیابی باورهای معقول و نامعقول، بلکه در برداشتن گامی جلوتر و تأملی عمیق‌تر در چیستی «شادکامی» به کار بندید.
لورین بسر در کتاب فلسفۀ شادکامی: مقدمه‌ای میان‌رشته‌ای چنین کرده است. بسر شادکامی را به مثابه امری ناشناخته در اتاق تاریکی نهاده است و از هر کس، از روان‌شناس و فیلسوف گرفته تا اقتصاددان و عالم علوم سیاسی دعوت کرده است دست خود را در اتاق برند و از چیستی آنچه گمان دارند در اتاق است سخن گویند. سپس خود چیره‌دستانه از گفته‌های ایشان روایتی کم‌نظیر عرضه می‌کند تا به درک بهتری از شادکامی برسیم. بسر علاوه بر تحلیل فلسفی شادکامی، به تحلیل چیزهایی که باعث شادی انسان می‌شوند نیز می‌پردازد. مهمتر از این موارد بخش انتهایی کتاب است که بافتار شادکامی را مبتنی بر شواهد تجربی تحلیل می‌کند و به زیبایی نشان می‌دهد که راهکارهای عملی برای رسیدن به شادکامی چه شرایط اقتصادی و سیاسی را می‌طلبد.
گریگر راهنمایی‌های عملی‌اش را برای خوب‌زیستن، به رغم وجود ناملایمات پیرامونی عرضه می‌کند، و بسر از معنای عام‌تری از خوب‌زیستن سخن می‌گوید تا ما را به درک بهتری از خوب‌زیستن در جهان مدرن برساند. دو منظری که مکمل‌اند نه رقیب.

پاسخگویی واتس‌اپ