«آزادی» یکی از اصلیترین و بااهمیتترین مفاهیم سیاسی است که میتوان آن را زیربنای بسیاری از مباحث، تعاریف و کنشها در این حوزه دانست. مفهوم آزادی در فلسفة سیاسی، مانند تمام مفاهیم فلسفی دیگر، موضوعی پیچیده و بحثبرانگیز است، اما در این مقاله یک نمای کلی از آزادی و انواع آن برای شما ارائه خواهیم کرد.
آزادی در چارچوب فلسفة سیاسی به توانایی افراد برای عمل و انتخاب مستقل و بدون دخالت یا اجبار ناروا از سوی مقامات یا نیروهای خارجی اشاره دارد. توجه به این نکته ضروری است که تعاریف و تفسیرهای آزادی ممکن است در میان فیلسوفان و ایدئولوژی های سیاسی مختلف متفاوت باشد. درک آزادی همچنین می تواند در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و تاریخی متفاوت باشد. به همین دلیل این مفهوم که اغلب به عنوان یک ارزش پایهای در جوامع دموکراتیک در نظر گرفته میشود و در معرض تفاسیر و نظریههای مختلف قرار دارد.
در سپهر فلسفة سیاسی، به چهار نوع آزادی اشاره شده است: آزادی منفی، آزادی مثبت، لیبرالیسم و لیبرتاریانیسم (یا اختیارگرایی). از این میان، «آزادی منفی» و «آزادی مثبت» دو مفهومی هستند که «مارک کوکلبرگ» در کتاب «درآمدی بر فلسفة سیاسی هوش مصنوعی» برای درک ماهیت و میزان آزادی فردی، و میزان تأثیرگذاری هوش مصنوعی و فناوریهای نوین دیگر بر آن، نقش برجستهای به آنها میدهد.
تعریف آزادی منفی: آزادی منفی که به عنوان رهایی از مداخله یا آزادگی نیز شناخته میشود، بر عدم وجود محدودیتهای خارجی یا دخالت دیگران در اَعمال فرد تأکید دارد. این مفهوم به فقدان اجبار یا موانعی اشاره دارد که انتخابها، خواستهها یا اَعمال فرد را محدود میکنند. آزادی منفی در درجة اول بر توانایی فرد برای اِعمال ارادة خود بدون محدودیت دیگران یا دولتْ متمرکز است. به گفتة کوکلبرگ، این مفهوم ادعا میکند که آزادی در تنها ماندن، یا عدم مداخله در زندگی شخصی، افکار، و اعمال است.
تعریف آزادی مثبت: از سوی دیگر، آزادی مثبت بر ظرفیت افراد برای پیگیری اهداف و بالفعل کردن پتانسیلهای خود تمرکز دارد. به عبارت دیگر این مفهوم بر وجود شرایط لازم برای استفادة مؤثر افراد از آزادی تأکید میکند. آزادی مثبت مستلزم از آن است که افراد برای رسیدن به خودآگاهی یا تعیین سرنوشت، نیاز به فرصتها، منابع، آموزش و حمایت اجتماعی دارند. این امر فراتر از عدم مداخلة صرف است و بر تسهیل شرایط تمرکز دارد، تا جامعه به این اطمینان برسد که افرادْ ابزار و ظرفیت لازم برای عمل کردن مطابق میل خود یا انتخاب آگاهانه را دارند.
بر همین اساس به بررسی دقیقتر تفاوتهای این دو نوع آزادی میپردازیم:
در حالی که هر دو مفهوم بر بحث دربارة آزادی فردی تأثیر میگذارند، دیدگاههای متضاد آنها بحثهایی را در فلسفة سیاسی دربارة نقشهای مناسب دولت برای تأمین آزادی، ماهیت آزادی و عاملیت انسانی و همچنین تأثیر هوش مصنوعی و علوم داده بر آن شکل میدهد.