در كار تیمی تعداد افراد بیشتر یعنی نقطهنظرات و تجربههای بیشتر، آیا میتوان نتیجه گرفت اگر تعداد افراد با تجربۀ تیم بیشتر باشد نتیجه بهتری عاید میشود؟
در روانشناسی اجتماعی موضوعی به نام «اثر تماشاگر» مطرح است. این اثر چه میگوید: به مسائلی اشاره میکند که افراد در حالتی که افراد دیگری حاضر هستند از کمککردن به دیگران در شرایط اضطراری اجتناب میکنند.
اثر تماشاگر، به قتلی در سال ۱۹۶۴ اشاره میکند. در آن سال، خانمی آمریکایی به نام کیتی جنویز در خیابان مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفت و با ضربات چاقو کشته شد. تعدادی خانواده از پنجرهها شاهد این قتل بودند یا صدای فریادهای زن را میشنیدند، اما جزء یک مورد و آن هم با تأخیر، هیچکس با پلیس تماس نگرفت و قاتل، توانست او را به قتل برساند. پس از این رویداد، برای نخستین بار در سال ۱۹۶۸ به پدیدۀ اثر تماشاگر توجه شد.
دو محقق به نامهای دارلی و لاتان آزمایشی را ترتیب دادند و سعی کردند این اثر را شبیهسازی کنند. آنها فرد شرکتکننده در آزمایش را در اتاقی قرار میدادند و به او میگفتند قرار است با استفاده از میکروفن و بلندگو در اتاق در یک گفتوگو شرکت کند. در برخی از اجراهای آزمایش، به فرد میگفتند که جزء او و طرف مقابل، فرد دیگری وجود ندارد و در برخی اجراها، حضور دو، سه و حتی چهار فرد دیگر هم شبیهسازی میشد. در بخشی از گفتوگو، صدای ضبطشدۀ ناله و فریاد پخش میشد و سرعت عکسالعمل سوژه را بررسی میکردند.
حاصل مطالعه این شد که انسانها، وقتی احساس میکنند غیر از خودشان، افراد دیگری هم از یک سانحه یا رویداد مطلع هستند، میل به اقدام در آنها کاهش پیدا میکند.
این اثر در سازمانها نیز وجود دارد. هنگام تیمسازی و واگذاری مسئولیتها این اثر نمایان میشود. کار تیمی به این معنی نیست که همه افراد تیم مسئول همه کارها هستند. برای داشتن تیمی با عملکرد بالا باید مدیران شفاف و صریح منظور خود را بیان کنند. تفویض اختیار درست صورت گیرد، و مطمئن باشند که مسئولیتها به هریک از اعضا به طور واضح بیان شده است. مهلت تعیین و پیگیری كنند. اگر چنین روندی وجود نداشته باشد در صورت بروز مشکل در مسیر رسیدن به هدف هر کس از پاسخگویی طفره میرود و اثر تماشاگر اتفاق میافتد. اگر تفویض اختیار به افراد درست صورت نگیرد و مسئولیت و وظایف افراد تیم به صورت شفاف بیان نشود علاوه بر اثر تماشاگر خطای شناختیای هم در سازمان رخ میدهد که به اثر کمکاری اجتماعی شناخته میشود. رینگلمن در سال 1913 طنابی را به دو مرد داد تا آن را بکشند دو مرد هر کدام 93% قدرت خود را برای کشش طناب استفاده کردند وقتی سه مرد طناب را کشیدند این عدد به 85% و اگر 8 نفر طناب را بکشند این نیرو به 49% میرسد. چرا چنین اتفاقی میفتد؟ چون عملكرد افراد به طور مستقیم قابل مشاهده نیست، در واقع این پدیده وقتی رخ میدهد که عملکرد فردی به طور مستقیم قابل مشاهده نیست و با تلاش تیم آمیخته شده است. کمکاری اجتماعی فقط به لحاظ فیزیکی رخ نمیدهد بلکه به لحاظ ذهنی هم کمکاری داریم مثلاً در یک جلسه هر چه تیم بزرگتر باشد مشارکت فردی ضعیفتر است. نکته مهم این است که کمکاری به طور کامل صفر نمیشود. چرا که پیامد عملکردِ در حد صفر مشخص میشود و تبعاتی چون تنبیه، اخراج را به مراه دارد. به همین دلیل در برخی از سازمانها برخی کارمندان نیروی کمتری برای انجام كارهایشان صرف میکنند، کار کمتر و عملکرد پایینی دارند ولی تنبیه و اخراج نمیشوند چون میدانند چه مقدار بیکاری، آنان را به دردسر نمیاندازد. بنابراین اگر مدیران میخواهند سازمانشان دچار اثرتماشاگر و كمكاری اجتماعی نشود باید:
– محترمانه و صریح و شفاف صحبت کنند
– وظایف را کامل مشخص کنند
– مهلت معقول تعیین کنند
– در مهلت تعیین شده پیگیری لازم را از افراد انجام دهند
– در مقابل انجام شدن و نشدن مسئولیتهای تفویض شده راهكار مناسب داشته باشند