پیشنهاد ویژه : فایل تصویری رویداد "ردپای خوب‌زیستن"

متن پیام

ثبت نام و ورود

شماره همراه

+98

شماره همراه خود را بدون صفر اول وارد کنید

بازنگری در مقبولیت تجرد بین نسل جوان

طی چندمیلیون‌‌سال گونه‌ی انسان برای برقراری روابط نزدیک با دیگران سازگاری یافته است. انسان اجتماعی‌ترین گونه در طبیعت است و مطابق فهم عرفی و علمی، مقوم این اجتماعی‌بودن گرایش به برقراری روابط صمیمی با دیگران، به‌ویژه، و البته نه منحصراً، با جنس مخالف است.
عنوان مقاله‌ای که اخیراً منتشرشده گویای تغییراتی شگرف در عادات رفتاری آدمی‌ست: «نوجوانان امروزی از مجرد بودن رضایت بیشتری دارند». از منظر تکاملی اینکه وارد جهانی شده‌ایم که عموم افراد نسل جدید مجرد هستند و از تجرد خود راضی، عجیب است. (در این ادبیات مجرد کسی است که روابط صمیمی و نزدیک با دیگری ندارد؛ و نه اینکه ازدواج نکرده‌ باشد.)
در چکیده‌ی مقاله می‌خوانیم که در جوامع غربی، طی زمان به‌طور فزاینده‌ای تجرد عادی شده است. اما اینکه آیا مجردها امروزه رضایت بیشتری دارند یا خیر، دقیقاً مشخص نبوده و پژوهش کنونی در جهت پاسخ به آن طراحی شده است. در این مطالعه داده‌های حدود سه‌هزار شرکت‌کننده‌ی آلمانی مجرد را از گروه‌های مختلف سنی تجزیه و تحلیل کردند و رضایت از تجرد را سنجیدند. نتایج نشان داد که نوجوانان مجرد متولد سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳، در مقایسه با همتایان خود در ده‌سال قبل اولاً اغلب مجرد بودند و ثانیاً از تجرد خود رضایت بیشتری داشتند. چنین پژوهش‌هایی نشان می‌دهند از این به بعد در مطالعاتِ مربوط به رضایتِ مجردها از زندگی باید نقش عوامل اجتماعی و زمانه را در نظر گرفت و احتمالاً بسیاری از یافته‌های قبلی را نمی‌توان در تبیین رفتار و گرایش‌های رفتاری جوانان نسل‌های بعدی به کار گرفت.
اینکه هر روزه پژوهش‌های تجربی جدیدی منتشر می‌شود که نشان می‌دهد آمار ازدواج رو به کاهش و آمار طلاق رو به افزایش است ناخودآگاه حسی منفی در افراد نسل‌های قبل شکل می‌دهد. اما وقتی افراد نسل‌های قبلی می‌بینند که عموم افراد نسل زِد، خودمختاری و استقلال را بر صمیمیت ترجیح می‌دهند، بیش از آنکه حس منفی یا مثبتی در ایشان ایجاد کند، برایشان تعجب و پرسش می‌آفریند.
از دو منظر متفاوت می‌توان به این تغییرات نگریست.

منظر نخست. رواقیون معتقد بودند که باید قوانین طبیعت را شناخت و هماهنگ با آنها زیست. اگر این تغییر در گرایش رفتاری نسل زِد را با سنجه‌ی قوانین زیست‌شناسی حاکم بر سایر جانوران بسنجیم گرایشِ مشاهده‌شده تخطی از قوانین طبیعت است، هرچند با رضایت همراه باشد. (اگر از تمثیلی بهره گیریم، به‌مانند اعتیادی همراه با رضایت است.) از منظر زیستی، حالت طبیعی، حالت برقراری روابط صمیمی در گونه‌ی انسان است زیرا پیش‌نیاز برقراری روابط جنسی و انتقال ژن‌ها به نسل بعد است. به عبارتی با ورود به جهان مجازی، طی چندسال از مسیری چندمیلیون ساله «منحرف» شده‌ایم.

منظر دوم. از منظر دوم انحرافی در کار نیست. یگانه مسیر طبیعی تکامل برای انتقال ژن‌ها به نسل بعدی، تطبیق‌دادن خود با شرایط است. اگر قرار است ژن‌ها به نسل بعدی منتقل شوند انسان ابتدا باید خود را با شرایط به‌شدت در حال تغییر تطبیق دهد. نسل زد نیز مشغول تطبیق‌دادن خود با شرایط جدید است. مگر نه اینکه وقتی بخش بزرگی از انسان‌های نسل‌های قبلی، خود را برای زندگی در قفس‌هایی به نام آپارتمان تطبیق دادند، از مسیر میلیون‌ها ساله‌ی عادات رفتاری منحرف شدند؟ همچنین وقتی نیاکان ما، ۱۲هزارسال پیش، زندگی آزاد در طبیعت را بابت کاری شبانه‌روز بر روی زمین‌های کشاورزی ترک کردند نیز از عادات رفتاری نیاکان خود منحرف شدند. اگر آن موارد را انحراف نمی‌نامیم تغییرات کنونی را به جای «انحراف»، «انطباق» بنامیم. نسل جدید مشغول تغییر در شیوه‌های زیست خود برای ورود به جهان مِتاورس‌اند.

کدام منظر؟
اینکه کدام تفسیر را می‌پذیریم خود تا حد زیادی به شرایط سنی ما بستگی دارد. به احتمال زیادتر جوان‌ترها منظر دوم را ترجیح می‌دهند و مسن‌ترها منظر اول را. شخصاً منظر دوم را مستدل‌تر می‌یابم اما بااین‌حال، با توجه به تجربه‌های زیسته با منظر اول همدل‌ترم. و از آنجا که عموماً استدلال‌ها در خدمت هیجان‌ها هستند در توجیه این همدلی بهترین استدلال تمثیلی که می‌توانم عرضه کنم آن است که شدت تغییرات کنونی به یک پاندمی ویروسی شبیه است و واگذارکردن شرایط به آنچه رخ می‌دهد به احتمال بیشتر به به‌زیستی انسان نمی‌انجامد. کما اینکه معتقد نیستم به‌رغم پیشرفت‌های تکنولوژیک در دهه‌های اخیر، به‌زیستی انسان بیشتر شده است. انسان بیش از آنکه تصور داریم تابع جغرافیا است و با گرمایش زمین، مادرِطبیعت تب‌دارتر از آن است که شرایط روشنی را پیشِ روی شکوفایی انسان نهد.
تب‌داری زمین بیش از هرچیز ناشی از استثمار بی‌رویه‌ی انسان است. چه‌بسا تجرد نسل‌جدید فرصتی برای بازپروری مادر در اختیارش نهد. و شاید همزمان، چنین تمایل ریاضت‌مانندی خود یک سازگاری طبیعی در سطح گونه باشد بابت حفظ گونه‌ی انسانی.

 

 


پاسخگویی واتس‌اپ